loading...
1000pa
Erfan بازدید : 159 دوشنبه 21 مرداد 1392 نظرات (0)

حمید رضا ریاضت : هیچ وقت به ساعت نگاه نکرده ام 

 

    «98*852-369+951+358*645»سريع تر از ماشين حساب جوابش را مي گويد: 232 هزار و 230. او مي داند كه 15 سال پيش، 18 آبان چه روزي بوده است يا 20 سال بعد چه روزي خواهد بود. بي آن كه به ساعت نگاه كند مي تواند بگويد عقربه ها در كجاي صفحه قرار گرفته اند. خودش مي گويد: «تا به حال هيچ گاه به ساعت نگاه نكرده ام، اما هميشه مي دانم ساعت چند است.»
    
    «حميدرضا رياضت» در يك سامانه ممكن كار مي كند، اما نه به عنوان رييس، مشاور و يا خدماتي. او در اين جا بيش تر نقش كامپيوتر يا دفتر تلفن را دارد. نام و شماره تماس مشتريان به راحتي در ذهن او حك مي شود، نه در دفاتر كاغذي يا حافظه كامپيوتر، كافي است اسم مشتري را به او بگويند، بدون تامل شماره تلفنش را بر زبان مي آورد.
    
    حميدرضا در آستانه 30 سالگي در سامانه مسكن كار مي كند، در حالي كه اگر به توانايي جواناني مانند او خيلي زودتر توجه مي شد، امروز او از موفقيت هايش در عرصه هاي مختلف علمي،ملي و بين المللي مي گفت نه از خدماتش در يك سامانه مسكن. گفت وگوي كوتاهي با او كرده ايم.
    
     
    
    كمي از شغلت براي ما بگو؟ اصلا در آژانس مسكن چه مي كني؟
    
    من تا چند ماه پيش بيكار بودم، الان هشت ماه است كه در اين جا مشغول به كار هستم. هر روز صبح دقيقاساعت 30 :5 دقيقه صبح از خواب بلند مي شوم، بدون آن كه نيازي به زنگ ساعت داشته باشم يا كسي صدايم كند. ساعت شش در مغازه را باز مي كنم و بعدازظهرها هم تا هشت شب در مغازه مي مانم. چون يكي از دستانم لمس است و صرع هم دارم، نمي توانم كارهاي خدماتي را به خوبي انجام دهم. از طرف ديگر صاحب مغازه مي گويد كه سروزبان كار كردن با مشتري را هم ندارم، به همين خاطر بيش تر براي خريد سيگار، آبميوه و يا گفتن شماره تلفن مشتريان از من استفاده مي كنند.
    
    چطور مي تواني اعداد كوچك و بزرگ را با سرعت يك ماشين حساب، جمع، تفريق، ضرب و تقسيم كني؟ آيا توانايي تو ژنتيكي است يا ...؟
    
    من شش ماهه بودم كه در يك سانحه رانندگي ضربه سختي به سرم وارد شد. برخي پزشكان، اين حادثه را علت توانايي خاص من مي دانند.
    
    تحصيلاتت چقدر است؟
    
    به علت مشكلات مالي كه خانواده ام داشت تنها توانستم تا پنجم دبستان درس بخوانم. من و خانواده ام با اشاره به توانايي هاي خاصم نامه هاي زيادي به مسوولان نوشتيم اما هيچ كس حاضر نشد كه از من حمايت كند. البته برخي از مسوولان وعده هايي دادند كه هيچ كدام عملي نشد. با آن كه تحصيلاتم را ادامه نداده ام، اما به رياضي خيلي علاقه دارم و هر وقت كه خسته مي شوم اگر رياضي كار كنم، سرحال مي شوم. من وقتم را در اين چند سال با تمرين رياضي، حل جدول، خواندن كتاب و راز و نياز با خدا پر كرده ام.
    
    گويا سفري هم به خارج از كشور داشته اي،كمي در مورد سفرت توضيح بده؟
    
    بله، چند سال پيش يك نامه براي يكي از مقامات ارشد نظام نوشتم و هم توانايي ها و هم مشكلاتم را براي او توضيح دادم، او هم مرا به آلمان فرستاد. در آن جا مسوولان آلماني به من گفتند كه همين جا بمان، ما همه امكانات را هم در اختيارت مي گذاريم. اما تنها زندگي كردن براي من خيلي سخت است، پدرم هم چون نظامي بود و نمي توانست آن جا بماند، قبول نكرد كه با من بماند. 
    
    خانواده و اطرافيانت چه برخوردي با تو دارند؟
    
    من پنج برادر و چهار خواهر دارم كه همه ازدواج كرده اند. من با مادر و پدرم زندگي مي كنم. آن ها ديگر به اين عشق من به رياضي عادت كرده اند.
    
    مردم محل هم ابتدا خيلي اذيتم مي كردند و هر وقت من را مي ديدند ساعت را مي پرسيدند، برايشان خيلي عجيب بود كه بدون نگاه كردن به ساعت، زمان دقيق را مي دانم.من هيچ وقت به ساعت نگاه نكرده ام; اما الان خيلي كم پيش مي آيد كه در خيابان كسي از من ساعت بپرسد.
    
    بزرگ ترين آرزويت در زندگي چيست؟
    
    من تنها آرزويم ازدواج است. در اين مدت هم همه حقوقم را كه 30 هزار تومان است جمع كرده ام تا بتوانم زودتر داماد شوم.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
جهت ارتباط بامدیر سایت با ایمیل erfan.mostaghim@yahoo.com تماس بگیرید با تشک
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    طرفدار کدام هستید؟
    طرفدار کدوم هستی؟
    نظرتون در باره وبلاگ چیه؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 64
  • کل نظرات : 11
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 6
  • آی پی دیروز : 5
  • بازدید امروز : 20
  • باردید دیروز : 18
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 70
  • بازدید ماه : 119
  • بازدید سال : 627
  • بازدید کلی : 5,238
  • کدهای اختصاصی